جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
بالا, به طبقه بالا
بالا, به سمت بالا
استفراغ کردن, بالا آوردن
جلو, بالا
به سوی, تا
به سوی, به طرف
در دانشگاه, مشغول تحصیل
آماده, منظم
کاملاً, به پایان
شاد کردن, تقویت روحیه دادن
عصبانی, ناراحت
بالا, ایستاده
بالا, بیدار
نصب شده, قابل مشاهده
خلاف, خلاف جریان
به سمت باد, در جهت باد
آماده ضربه زدن, در جایگاه
ظاهر شدن, پدیدار شدن
برای بحث, برای بررسی
محکم, به طور ایمن
در انبار, ذخیره شده
متوقف کردن, ایستادن
مساوی, برابر
او در یک شهر کوچک بزرگ شد., او در یک شهر کوچک پرورش یافت.
خالص, بدون یخ
افزایش دادن, شدت بخشیدن
ناپدید شدن, فرار کردن
روی, در امتداد
(به سمت) بالا
در, در میان
خلاف, خلاف جریان
با, در میان
به سوی, به بالا
بالا, برافراشته
تمام شده, پایان یافته
هیجانزده, پر انرژی
سوار, آماده سواری
تمام شده, ساخته شده
روییده, بالا آمده
آماده (برای انجام کاری یا مقابله با چیزی)
در حال انجام, معتبر
مشکوک, عجیب
تمام شده, پایان یافته
مطلع, آگاه
به روز, هماهنگ با برنامه
بعدی, آینده
بالا, در حال افزایش
بالا, عالی
بالا, قله
مقامات بالا, مدیران
بالا, قطار بالا
بلند شو!, بجنب!
بالا, بلند کردن
به روز رسانی-, به روز رسانی
بالا, به سمت بالا
سوپر, هایپر



























