جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
در خارج از
بیرون, در فضای باز
آزاد, بیرون
بیرون, خارج
بیرون, پایین
بیرون, در گردش
تمام شده, کامل شده
کاملا, تماما
خاموش, خاموش شده
پاک شده, حذف شده
در حال مشورت, در حال تصمیم گیری
دور, در فاصله
خارج, خارج از قدرت
بیرون, خارج
بیرون, به بیرون
او لباسها را به صورت دستههایی برای اهدا مرتب کرد., او لباسها را به دستههایی برای اهدا تقسیم کرد.
بیهوش, ناکاوت
از کار افتاده, خراب
آوت, حذف شده
بیرون, در خارج
سوخته (در بازی), حذفشده (در بازی)
غیرمجاز, غیرممکن
بیرون, خارج
به بیرون
بیرونی, خارج
موجود, منتشر شده
موجود, در گردش
باز شده, شکفته
علناً LGBTQ+, به عنوان LGBTQ+ اعلام شده
از مد افتاده, دمده
ناک اوت, خارج از شمارش
نادرست, غلط
حذف شده, ممنوع
حذف شده, آوت
خارج از قدرت, در قدرت نیست
بیرونی, خارج شونده
مصمم, سرسخت
حذف, اوت
راه فرار, گریزگاه
اپوزیسیون, خارج از قدرت
افشا کردن, برملا کردن
ظاهر شدن, پیدا شدن
فراتر, بیشتر
خارج-, اضافی-
خروجی, حرکت



























