
جستجو
afar
Example
The mountain peaks loomed afar, covered in a blanket of snow.
قله های کوه از دور نمایان بودند، پوشیده در یک پتو از برف.
He could see the ship 's sails afar on the horizon.
او میتوانست بادبانهای کشتی را از دور در افق ببیند.

کلمات نزدیک