جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
چیزی را به کسی دادن
پرداخت کردن, پول دادن
دادن (دارو یا درمان خاصی), مصرف کردن (دارو خاصی)
دادن
پیشبینی کردن
صرف کردن, دادن
امتیاز دادن, نمره دادن
جریمه کردن, دادن (مجازات)
ایجاد کردن, دادن، بخشیدن (حالتی ایجاد کردن در چیزی)
(حس خاصی) دادن
انتقال دادن (بیماری), دادن
[فعل مصنوعی]
رساندن (پیام، سلام و غیره)
صدا دادن
وصل کردن (در تماس تلفنی)
خم شدن, کش آمدن
انعطاف نشان دادن, تسلیم شدن، پذیرفتن
اعلام کردن (داور), نشان دادن (داور)
دادن, تایید کردن
برگزار کردن, دادن
دادن, انجام دادن
دادن, هدیه دادن
دادن, ارائه دادن
تصویب کردن, دادن
نسبت دادن, دادن
تسلیم شدن, شکستن
دادن خود, موافقت کردن
نشان دادن, ابراز کردن
دادن, انجام دادن
دادن, اجازه دادن
دادن, فراهم کردن
ایجاد کردن, بوجود آوردن
دادن, واگذار کردن
دادن, افزودن
دادن, اعطا کردن
دادن, تماس گرفتن
معرفی کردن, دادن
صادر کردن, اعلام کردن
تسلیم شدن, واگذاری
نامیدن, اسم گذاشتن
کشسانی, فنر
درخت واژگانی



























