جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
atteindre
01
رسیدن به
مثالها
Il a atteint le sommet de la montagne.
او به قله کوه رسید.
Nous avons atteint notre objectif de vente.
ما به هدف فروش خود رسیدیم.
02
تحت تأثیر قرار دادن, تأثیر گذاشتن، منقلب کردن
مثالها
Son discours m' a profondément atteint.
سخنرانی او مرا عمیقاً تحت تأثیر قرار داد.
Elle a été atteinte par les critiques violentes.
او از انتقادات خشونتآمیز تحت تأثیر قرار گرفت.
03
مبتلا کردن
مثالها
Le virus a atteint plusieurs organes.
ویروس چندین اندام را تحت تأثیر قرار داد.
Cette maladie atteint surtout les personnes âgées.
این بیماری عمدتاً افراد مسن را تحت تأثیر قرار میدهد.
04
فائق آمدن (بر), توانستن
مثالها
Il a atteint à la perfection dans son art.
رسید به کمال در هنر خود.
Elle veut atteindre à la sagesse par la méditation.
او میخواهد از طریق مراقبه به خرد دست یابد.
05
اصابت کردن به, خوردن به
مثالها
La balle a atteint la cible.
گلوله به هدف برخورد کرد.
Il a été atteint à la jambe par un éclat.
او در پایش توسط یک تکه مصدوم شد.



























