جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
remettre
01
برگرداندن, دوباره گذاشتن
مثالها
Il remet le livre sur l' étagère après l' avoir lu.
او کتاب را پس از خواندن روی قفسه برمیگرداند.
Elle remet les clés sur la table.
او کلیدها را روی میز برمیگرداند.
02
به تعویق انداختن, (به روز دیگری) انداختن، عقب انداختن
مثالها
Nous avons remis la réunion à demain.
ما جلسه را به فردا موکول کردیم.
Ils ont remis la fête au mois prochain.
آنها جشن را به ماه آینده به تعویق انداختند.
03
(چیزی را به کسی) دادن
مثالها
Le professeur remet les devoirs aux élèves.
معلم تکالیف را به دانشآموزان تحویل میدهد.
Elle a remis le colis à la réception.
او بسته را در قسمت پذیرش تحویل داد.
04
تنظیم کردن, درست کردن، تعمیر کردن
مثالها
Elle a remis le vieux vélo en état de marche.
او دوچرخه قدیمی را تعمیر کرد تا کار کند.
Le technicien a remis l' ordinateur en fonctionnement.
تکنسین کامپیوتر را تعمیر کرد.
05
دوره نقاهت گذراندن (بعد از بیماری), بهبود یافتن، بهتر شدن
مثالها
Elle se remet doucement de sa grippe.
او به آرامی از آنفولانزای خود بهبود مییابد.
Il se remet d' une opération importante.
او از یک عمل جراحی مهم در حال بهبودی است.
06
دوباره شروع کردن, از سر گرفتن
مثالها
Elle se remet au travail après les vacances.
او پس از تعطیلات به کار بازمیگردد.
Il se remet à étudier pour l' examen final.
او دوباره شروع میکند به مطالعه برای امتحان نهایی.
07
دوباره پوشیدن, پوشیدن
مثالها
Il a remis son manteau après être sorti.
او پس از بیرون رفتن کتش را دوباره پوشید.
Elle a remis ses chaussures après la promenade.
او پس از پیادهروی کفشهایش را دوباره پوشید.
08
دوباره اضافه کردن
مثالها
Il a remis du sucre dans son café.
دوباره گذاشت شکر در قهوهاش.
Elle a remis des fleurs dans le vase.
او گلها را در گلدان دوباره گذاشت.



























