جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
récupérer
01
بازپس گرفتن
مثالها
Je dois récupérer mon livre chez Pierre.
من باید کتابم را از پیر پس بگیرم.
La police a récupéré les objets volés.
پلیس اشیای دزدیدهشده را بازیابی کرد.
02
جمعآوری کردن (برای استفاده دوباره)
مثالها
On récupère le verre pour le recycler.
ما شیشه را برای بازیافت جمعآوری میکنیم.
Elle récupère de vieux meubles pour les restaurer.
او مبلمان قدیمی را بازیابی میکند تا آنها را مرمت کند.
03
جبران کردن
مثالها
L' équipe a récupéré son retard en seconde mi-temps.
تیم در نیمه دوم جبران عقبافتادگی خود را کرد.
Il faut récupérer le temps perdu ce week - end.
باید زمان از دست رفته را در این آخر هفته جبران کرد.
04
بازیابی کردن, بازیافت کردن
مثالها
Les techniciens ont récupéré les données du disque dur.
تکنسینها دادهها را از هارد دیسک بازیابی کردند.
Ce procédé permet de récupérer l' eau potable.
این فرآیند امکان بازیابی آب آشامیدنی را فراهم میکند.
05
از راه به در کردن (سیاسی), منحرف کردن
مثالها
Le parti a récupéré la colère populaire pour sa campagne.
حزب خشم عمومی را برای کمپین خود مصادره کرد.
Ils essayent de récupérer le mouvement social à leur profit.
آنها سعی میکنند جنبش اجتماعی را به نفع خود مصادره کنند.
06
جمع کردن (توپ), گرفتن (ورزش)
مثالها
Le gardien a bien récupéré le ballon.
دروازهبان توپ را بهطور تمیز بازیابی کرد.
Notre équipe récupère souvent les ballons perdus.
تیم ما اغلب توپهای گمشده را بازیابی میکند.



























