récupérer
Pronunciation
/ʀekypeʀe/

word page title

récupérer
01

بازپس گرفتن

récupérer definition and meaning
example
مثال‌ها
Je dois récupérer mon livre chez Pierre.
من باید کتابم را از پیر پس بگیرم.
La police a récupéré les objets volés.
پلیس اشیای دزدیده‌شده را بازیابی کرد.
02

جمع‌آوری کردن (برای استفاده دوباره)

récupérer definition and meaning
example
مثال‌ها
On récupère le verre pour le recycler.
ما شیشه را برای بازیافت جمع‌آوری می‌کنیم.
Elle récupère de vieux meubles pour les restaurer.
او مبلمان قدیمی را بازیابی می‌کند تا آنها را مرمت کند.
03

جبران کردن

example
مثال‌ها
L' équipe a récupéré son retard en seconde mi-temps.
تیم در نیمه دوم جبران عقب‌افتادگی خود را کرد.
Il faut récupérer le temps perdu ce week - end.
باید زمان از دست رفته را در این آخر هفته جبران کرد.
04

بازیابی کردن, بازیافت کردن

example
مثال‌ها
Les techniciens ont récupéré les données du disque dur.
تکنسین‌ها داده‌ها را از هارد دیسک بازیابی کردند.
Ce procédé permet de récupérer l' eau potable.
این فرآیند امکان بازیابی آب آشامیدنی را فراهم می‌کند.
05

از راه به در کردن (سیاسی), منحرف کردن

example
مثال‌ها
Le parti a récupéré la colère populaire pour sa campagne.
حزب خشم عمومی را برای کمپین خود مصادره کرد.
Ils essayent de récupérer le mouvement social à leur profit.
آنها سعی می‌کنند جنبش اجتماعی را به نفع خود مصادره کنند.
06

جمع کردن (توپ), گرفتن (ورزش)

example
مثال‌ها
Le gardien a bien récupéré le ballon.
دروازه‌بان توپ را به‌طور تمیز بازیابی کرد.
Notre équipe récupère souvent les ballons perdus.
تیم ما اغلب توپ‌های گمشده را بازیابی می‌کند.
LanGeek
دانلود برنامه
langeek application

Download Mobile App

stars

app store