جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
naître
01
به دنیا آمدن, متولد شدن
مثالها
Je suis né en France.
من در فرانسه متولد شدم.
Elle est née en avril.
او در آوریل متولد شد.
02
زاده (چیزی) بودن, به وجود آمدن
مثالها
Cette idée est née d' une longue réflexion.
این ایده از یک تأمل طولانی متولد شد.
Le projet est né d' un besoin urgent.
این پروژه از یک نیاز فوری متولد شد.
03
پدیدار شدن
مثالها
Le jour va naître.
روز در شرف طلوع است.
Une lumière douce naît à l' horizon.
نوری نرم در افق متولد میشود.



























