جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
ouvrir
01
باز کردن, گشودن
مثالها
Peux - tu ouvrir la porte, s' il te plaît ?
میتوانی در را باز کنی، لطفاً؟
Elle ouvre la fenêtre pour aérer la pièce.
او پنجره را برای تهویه اتاق باز میکند.
02
روشن کردن
مثالها
Peux - tu ouvrir la lumière, il fait sombre ici ?
میتوانی چراغ را روشن کنی، اینجا تاریک است؟
Il a ouvert la radio pour écouter la musique.
او رادیو را روشن کرد تا به موسیقی گوش دهد.
03
راه انداختن, شروع کردن، آغاز کردن
مثالها
Ils ont ouvert un nouveau restaurant en ville.
آنها یک رستوران جدید در شهر باز کردند.
La réunion ouvre à 9 heures précises.
جلسه دقیقاً ساعت 9 باز میشود.
04
شکافتن (زخم...), باز کردن
مثالها
Le chirurgien a ouvert la plaie pour nettoyer l' infection.
جراح زخم را برای تمیز کردن عفونت باز کرد.
Il a ouvert le sac avec un couteau.
او کیف را با یک چاقو باز کرد.
05
باز شدن, گشوده شدن
مثالها
La porte s' ouvre lentement.
در به آرامی باز میشود.
Les fleurs s' ouvrent au printemps.
گلها در بهار باز میشوند.



























