
جستجو
afield
01
خارج از موضوع, فراتر از موضوع
off the subject; beyond the point at issue
02
در میدان, به میدان
in or into a field (especially a field of battle)
03
در بیابان, در دوردستها
beyond one's home or usual environment
Example
The explorers ventured afield to discover new landscapes.
مکاشفهگران به در بیابان رفتند تا چشماندازهای جدیدی را کشف کنند.
During the summer, many families choose to travel afield to explore different countries.
در تابستان، بسیاری از خانوادهها انتخاب میکنند که به دوردستها سفر کنند تا کشورهای مختلف را کشف کنند.

کلمات نزدیک