جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
saisir
01
چنگ زدن, قاپیدن
مثالها
Il saisit le ballon avant qu' il ne tombe.
او توپ را قبل از افتادن میگیرد.
Elle saisit le stylo sur le bureau.
میگیرد خودکار روی میز را.
02
محکم گرفتن
مثالها
Il saisit la corde pour ne pas tomber.
او طناب را میگیرد تا نیفتد.
Elle saisit la main de son enfant.
محکم میگیرد دست کودکش را.
03
متوجه شدن, گرفتن، جا افتادن، فهمیدن، دست (کسی) آمدن
مثالها
Je ne peux pas saisir cette idée.
من نمیتوانم این ایده را درک کنم.
Elle a saisi le message immédiatement.
او بلافاصله پیام را درک کرد.
04
متعجب کردن, تأثیر گذاشتن، منقلب کردن
مثالها
Ce film m' a saisi.
این فیلم مرا شگفتزده کرد.
La nouvelle l' a saisi de surprise.
خبر او را شگفتزده کرد.
05
برشته کردن, با آتش تند پختن
مثالها
Il faut saisir la viande dans une poêle bien chaude.
باید گوشت را در یک تابه بسیار داغ سیر کرد.
J' ai saisi les légumes à feu vif avant de les mijoter.
من سبزیها را روی حرارت زیاد برشته کردم قبل از اینکه آنها را بپزم.
06
وارد کردن (کامپیوتر), به کامپیوتر دادن
مثالها
Saisis ton mot de passe pour te connecter.
برای ورود، رمز عبور خود را وارد کنید.
J' ai saisi toutes les données dans le tableau Excel.
من تمام دادهها را در صفحهگسترده اکسل وارد کردم.
07
غنیمت شمردن, بهره بردن، استفاده کردن
مثالها
Il a su saisir sa chance quand elle s' est présentée.
او توانست فرصتش را غتنم کند وقتی که پیش آمد.
Saisis cette occasion en or !
بهرهبرداری کن از این فرصت طلایی!
08
فرا گرفتن (حس), چیره شدن به، غلبه کردن بر، گرفتن
مثالها
Il saisit la beauté du paysage.
او زیبایی منظر را درک میکند.
Une peur intense le saisit soudain.
ناگهان ترسی شدید او را فرامیگیرد.
09
توقیف کردن (حقوقی), مصادره کردن
مثالها
La police a saisi les marchandises contrefaites.
پلیس کالاهای تقلبی را ضبط کرد.
La banque a saisi la maison pour dettes impayées.
بانک خانه را به دلیل بدهیهای پرداختنشده توقیف کرد.
10
تصرف کردن, صاحب و مالک شدن، قاپیدن
مثالها
La police s' est saisie du suspect.
پلیس از مظنون جلوگیری کرد.
Les gardes se sont saisis de l' intrus.
نگهبانها دستگیر کردند متجاوز را.



























