جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
mordre
01
گاز گرفتن
مثالها
Le chien peut mordre si on l' embête.
سگ میتواند گاز بگیرد اگر آزار ببیند.
Elle s' est fait mordre par un insecte.
او توسط یک حشره گزیده شد.
02
باب دندان بودن, مورد پسند بودن
مثالها
Ce style de vêtements mord beaucoup aux jeunes.
این سبک لباس به جوانان بسیار گاز میگیرد.
Le nouveau menu mord aux clients.
منوی جدید به مشتریان گاز میگیرد.
03
نیش زدن, گاز گرفتن
مثالها
L' abeille a mordu son bras.
زنبور بازویش را گزید.
Le moustique m' a mordu toute la nuit.
پشه تمام شب مرا گاز گرفت.
04
گاز زدن
مثالها
Il a mordu la pomme.
او سیب را گاز زد.
Elle a mordu au fruit.
او به میوه گاز زد.
05
رد کردن, فراتر رفتن
مثالها
La nouvelle route mord sur le terrain du voisin.
جاده جدید تجاوز میکند به زمین همسایه.
Ses remarques mordent parfois sur la vie privée des autres.
نظرات او گاهی میگزد به زندگی خصوصی دیگران.
06
قانع شدن, پذیرفتن
مثالها
Il a mordu à l' offre rapidement.
او به سرعت پذیرفت پیشنهاد را.
Elle a mordu aux conseils de son ami.
او به توصیههای دوستش گاز گرفت.
07
(سرما) زدن, گزیدن
مثالها
Le vent mord mon visage.
باد صورت مرا میگزد.
Le froid mord les mains des enfants.
سرما دستهای کودکان را میگزد.
08
خوردن (فلز)
مثالها
L' acide a mordu le métal.
اسید فلز را خورده است.
Le rouille a mordu la porte en fer.
زنگ گاز گرفت در آهنی را.



























