جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
enlever
01
برداشتن, بلند کردن
مثالها
Peux - tu enlever tes affaires de la table ?
آیا میتوانی وسایلت را از روی میز بردار؟
Elle enlève son manteau en entrant dans la maison.
او هنگام ورود به خانه کتش را درمیآورد.
02
(لکه) پاک کردن, زدودن
مثالها
Ce produit enlève les taches de graisse efficacement.
این محصول لکههای چربی را به طور موثر حذف میکند.
Elle a réussi à enlever l' encre sur son chemisier.
او موفق شد جوهر را از بلوزش پاک کند.
03
گرفتن, محروم کردن
مثالها
La police a enlevé son permis de conduire.
پلیس گواهینامه رانندگی او را ضبط کرد.
La guerre leur a enlevé tous leurs biens.
جنگ همه اموالشان را از آنها گرفت.
04
آدم ربایی کردن, دزدیدن، ربودن، بلند کردن
مثالها
Des hommes armés ont enlevé le diplomate hier soir.
مردان مسلح دیپلمات را دیشب دزدیدند.
La police craint que l' enfant ait été enlevé.
پلیس میترسد که کودک ربوده شده باشد.
05
درآوردن
مثالها
Il enlève ses chaussures avant d' entrer dans la maison.
او قبل از ورود به خانه کفشهایش را درمیآورد.
Enlève ton doigt de la prise électrique !
بردار انگشتت را از پریز برق.
06
پاک شدن (لکه), از بین رفتن
مثالها
Cette tache de vin ne s' enlève pas facilement.
این لکه شراب به راحتی پاک نمیشود.
Avec ce produit, les graffiti s' enlèvent en quelques secondes.
با این محصول، گرافیتی در چند ثانیه حذف میشود.
07
کشیدن (دندان)
مثالها
Le dentiste va enlever ma dent de sagesse demain.
دندانپزشک فردا دندان عقل من را میکشد.
Quand j' étais enfant, le dentiste a enlevé deux dents de lait.
وقتی بچه بودم، دندانپزشک دو دندان شیری را کشید.
08
تصرف کردن, به تصرف خود درآوردن
مثالها
L' armée a enlevé le contrôle de la ville rebelle.
ارتش کنترل شهر شورشی را برداشت.
Le gouvernement a enlevé tous ses biens pour dettes.
دولت تمام داراییهای او را به دلیل بدهیها ضبط کرد.



























