جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
offrir
01
هدیه دادن, تقدیم کردن، پیشکش کردن
مثالها
Elle offre un cadeau à son ami pour son anniversaire.
او یک هدیه به دوستش برای تولدش ارائه میدهد.
Il a offert des fleurs à sa mère.
پیشنهاد کرد گلهایی به مادرش.
02
پیشنهاد دادن
مثالها
Le professeur offre plusieurs solutions au problème.
معلم چند راهحل برای مشکل ارائه میدهد.
Il m' a offert de l' aider avec mon travail.
او به من پیشنهاد داد که در کارم به من کمک کند.
03
عرضه کردن, اعطا کردن، دادن
مثالها
L' entreprise offre un service rapide à ses clients.
شرکت به مشتریان خود خدمات سریع ارائه میدهد.
Le magasin offre un large choix de vêtements.
فروشگاه ارائه میدهد یک انتخاب گسترده از لباس.
04
در بر داشتن, داشتن
مثالها
Ce livre offre beaucoup d' informations intéressantes.
این کتاب اطلاعات جالب زیادی ارائه میدهد.
Le menu offre des plats pour tous les goûts.
منو برای همه سلیقهها غذا ارائه میدهد.
05
پیشنهاد دادن
مثالها
Elle s' offre pour aider dans l' organisation de l' événement.
او خودش را پیشنهاد میدهد تا در سازماندهی رویداد کمک کند.
Il s' est offert à parler devant toute la classe.
او پیشنهاد داد که در مقابل کل کلاس صحبت کند.
06
خود را در معرض قرار دادن
مثالها
Il s' est offert à la critique en parlant ainsi.
او با صحبت کردن به این شکل خود را در معرض انتقاد قرار داد.
Elle s' est offerte aux dangers de la mission.
او خود را در معرض خطرات مأموریت قرار داد.
07
به خود اختصاص دادن, به خود دادن
مثالها
Elle s' offre un massage après une longue semaine.
او پس از یک هفته طولانی به خودش یک ماساژ هدیه میدهد.
Je me suis offert un nouveau livre hier.
دیروز یک کتاب جدید به خودم هدیه دادم.
08
عرضه شدن
مثالها
Une belle occasion s' est offerte à moi.
یک فرصت زیبا به من ارائه شد.
Plusieurs choix s' offrent à nous.
چندین گزینه به ما ارائه میشود.



























