جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
arreglar
[past form: arreglé][present form: arreglo]
01
حل کردن, حل و فصل کردن
مثالها
Vamos a arreglar la situación juntos.
ما قصد داریم با هم وضعیت را درست کنیم.
Ella siempre arregla los conflictos en el grupo.
او همیشه درگیریها را در گروه حل میکند.
02
تعمیر کردن
مثالها
Necesito arreglar mi bicicleta.
من باید دوچرخهام را تعمیر کنم.
Él arregla coches en su taller.
او تعمیر میکند ماشینها را در کارگاهش.
03
آماده شدن
مثالها
Me arreglo todas las mañanas antes de ir al trabajo.
من هر صبح قبل از رفتن به سر کار خودم را مرتب میکنم.
¿ Ya te arreglaste para la cena?
آماده شدی برای شام ؟
04
تنظیم کردن (موسیقی)
مثالها
El compositor arregla la canción para una orquesta completa.
آهنگساز آهنگ را برای یک ارکستر کامل تنظیم میکند.
¿ Puedes arreglar esta melodía para un cuarteto de cuerdas?
آیا میتوانید این ملودی را برای یک کوارتت زهی تنظیم کنید؟
