جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
laufen
01
دویدن
مثالها
Ich laufe jeden Morgen.
من هر صبح میدوم.
Der Hund läuft schnell.
سگ سریع میدود.
02
پیاده رفتن, قدم زدن، راه رفتن
مثالها
Ich laufe zur Arbeit.
من پیاده به سر کار میروم.
Wir laufen jeden Tag eine Stunde.
ما هر روز یک ساعت پیادهروی میکنیم.
03
جاری شدن, روان شدن
مثالها
Das Wasser läuft in den Abfluss.
آب به داخل زهکش جاری میشود.
Blut läuft aus der Wunde.
خون از زخم جاری میشود.
04
پیش رفتن
مثالها
Die Verhandlungen laufen positiv.
مذاکرات به طور مثبت در حال پیشرفت است.
Wie läuft dein Studium?
تحصیلاتت چطور پیش میرود ؟
05
کار کردن, راه افتادن
مثالها
Der Kühlschrank läuft 24 Stunden am Tag.
یخچال 24 ساعت در روز کار میکند.
Die Fabrik läuft wieder auf Hochtouren.
کارخانه دوباره با تمام ظرفیت کار میکند.
06
معتبر بودن, اعتبار داشتن
مثالها
Mein Visum läuft noch 6 Monate.
ویزای من میدود هنوز 6 ماه.
Der Vertrag läuft automatisch weiter.
قرارداد به طور خودکار اعمال میشود.



























