جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
repasser
01
دوباره برگشتن, دوباره سری زدن
مثالها
Je repasserai demain pour te donner le livre.
من فردا برمیگردم تا کتاب را به تو بدهم.
Elle repasse souvent dans son quartier d' enfance.
او اغلب به محله دوران کودکیاش سر میزند.
02
اتو کردن
مثالها
Je repasse mes chemises chaque dimanche.
من هر یکشنبه پیراهنهایم را اتو میکنم.
Elle repasse le pantalon avant la réunion.
او قبل از جلسه شلوار را اتو میکند.
03
دوباره نشان دادن, دوباره نمایش دادن
مثالها
La télé va repasser ce documentaire ce soir.
تلویزیون امشب این مستند را دوباره پخش خواهد کرد.
Je repasse la vidéo pour mieux comprendre.
من ویدیو را دوباره پخش میکنم تا بهتر بفهمم.
04
تیز کردن (تیغه)
مثالها
Je repasse mes couteaux chaque semaine.
تیز کردن چاقوهایم هر هفته.
Il faut repasser cette hache avant de l' utiliser.
قبل از استفاده باید این تبر را تیز کرد.
05
بازبینی کردن, مرور کردن، بررسی کردن
مثالها
Je repasse mes notes avant l' examen.
من قبل از امتحان یادداشتهایم را مرور میکنم.
Repassons ensemble les détails du contrat.
بیایید با هم جزئیات قرارداد را مرور کنیم.
06
دوباره گذراندن
مثالها
Je dois repasser mon examen de conduite.
من باید امتحان رانندگیام را دوباره بدهم.
Elle repasse toujours ses devoirs pour les améliorer.
او همیشه تکالیفش را برای بهبود آنها دوباره انجام میدهد.
07
(چیزی را به کسی) دادن, (چیزی را به کسی) دوباره دادن
مثالها
Peux - tu me repasser le sel s' il te plaît ?
میشه لطفاً نمک رو دوباره بهم بدی؟
Je te repasse ton stylo que tu as oublié.
من به تو برمیگردانم خودکاری که فراموش کردهای.



























