جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
at home
مثالها
She planned to stay at home and rest after the long trip.
او قصد داشت پس از سفر طولانی در خانه بماند و استراحت کند.
You 're more likely to reach her at home in the evenings.
شما بیشتر احتمال دارد که او را در خانه عصرها پیدا کنید.
02
در خانه, منزل
in a position to receive and welcome visitors
مثالها
The senator was at home to constituents every Wednesday.
سناتور هر چهارشنبه در خانه برای رایدهندگان بود.
He made it clear he would not be at home to anyone today.
او به وضوح گفت که امروز در خانه نخواهد بود تا از کسی پذیرایی کند.
مثالها
The company is thriving both at home and overseas.
شرکت هم در خانه و هم در خارج از کشور در حال رشد است.
These issues are as urgent at home as they are internationally.
این مسائل به اندازهای که در سطح بینالمللی فوری هستند، در خانه نیز فوری هستند.
04
در خانه, در زمین خانگی
at a sports team's usual venue or home field
مثالها
The team is undefeated at home this season.
تیم این فصل در خانه شکست نخورده است.
They will face their rivals at home next weekend.
آنها در آخر هفته آینده با رقبای خود در خانه روبرو خواهند شد.
مثالها
She seemed perfectly at home among strangers.
او در میان غریبهها کاملاً راحت به نظر میرسید.
He was instantly at home in the cozy cabin.
او بلافاصله در کلبه دنج احساس راحتی کرد.
06
راحت, با اطمینان
used to show operating with ease and assurance in a skill, subject, or role
مثالها
She 's at home when discussing complex legal theory.
او هنگام بحث در مورد نظریه حقوقی پیچیده راحت است.
He felt at home handling the new equipment.
او هنگام کار با تجهیزات جدید احساس راحتی میکرد.
07
در خانه والدین, در منزل خانوادگی
used to refer to residing with one's parents, especially as an adult
مثالها
After college, he spent a year at home before finding work.
بعد از دانشگاه، او یک سال را در خانه والدینش گذراند قبل از اینکه کار پیدا کند.
Many young adults remain at home due to rising rent costs.
بسیاری از جوانان بزرگسال به دلیل افزایش هزینههای اجاره در خانه والدین خود میمانند.
At home
01
مهمانی در خانه, سالن
a social reception or gathering held at one's residence, typically in the afternoon
مثالها
Lady Winslow's at home on Sunday drew half the town's attention.
مهمانی خانم وینسلو در خانه یکشنبه توجه نیمی از شهر را به خود جلب کرد.
Invitations to the ambassador's at home were considered highly prestigious.
دعوتنامهها به مهمانیهای سفیر بسیار پرستیژ محسوب میشد.
at-home
01
راحت در خانه, معمولی برای استفاده در خانه
designed for domestic comfort or casual indoor use
مثالها
She changed into an at-home sweater after returning from the party.
او بعد از بازگشت از مهمانی به یک پلیور مخصوص خانه تغییر لباس داد.
The collection includes elegant yet at-home loungewear.
مجموعه شامل لباسهای راحتی شیک اما طراحی شده برای خانه میشود.
02
در خانه, خانگی
located or taking place within a domestic setting
مثالها
They opted for an at-home dinner rather than eating out.
آنها به جای خوردن در بیرون، شام در خانه را انتخاب کردند.
The rise of at-home workouts has transformed the fitness industry.
رشد تمرینات در خانه صنعت تناسب اندام را متحول کرده است.
03
در خانه, در خانه ماندن
relating to a person, typically a parent, who remains at home rather than working outside it
مثالها
He appreciates the support of his at-home partner.
او از حمایت شریک در خانه خود قدردانی میکند.
As an at-home dad, he handles the school runs and meals.
به عنوان یک پدر در خانه، او مسئول رفت و آمد به مدرسه و غذاها است.



























