جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
quedar
01
(جای خاصی) بودن
مثالها
El restaurante queda cerca del parque.
رستوران واقع شده در نزدیکی پارک.
El cine queda al final de la calle.
سینما در انتهای خیابان قرار دارد.
02
ماندن
مثالها
Me quedé en casa todo el día.
من تمام روز در خانه ماندم.
¿ Quieres quedarte a cenar?
آیا میخواهی برای شام بمانی؟
03
اندازه بودن
مثالها
Esa camisa te queda muy bien.
آن پیراهن به تو خیلی میآید.
Ese vestido le queda perfecto a Ana.
آن لباس میآید به آنا کاملاً.
04
قرار گذاشتن
مثالها
Quedamos en la cafetería a las cinco.
ما در کافه در ساعت پنج ماندیم.
Quedaron para ir al cine juntos.
آنها ماندند تا با هم به سینما بروند.
05
شدن
مثالها
Se quedó ciego después del accidente.
او پس از حادثه نابینا شد.
Ella se quedó embarazada muy joven.
او در سن بسیار جوانی باردار شد.
06
باقی ماندن
مثالها
Quedaron solo tres entradas para el concierto.
فقط سه بلیت برای کنسرت مانده بود.
No queda mucho tiempo.
زمان زیادی نمانده است.
07
نگه داشتن
مثالها
Me quedé con el libro que me prestaste.
من نگه داشتم کتابی را که به من قرض دادی.
Se quedó con la mejor parte del pastel.
او بهترین قسمت کیک را نگه داشت.



























