جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
ouvert
01
باز (مقابل بسته)
مثالها
La porte est ouverte.
در باز است.
Le magasin est ouvert jusqu' à 20 heures.
فروشگاه تا ساعت 20 باز است.
02
باز (در ترکیب آغوش باز)
مثالها
Elle l' a accueilli à bras ouverts.
او او را با آغوش باز پذیرفت.
Ils nous ont reçus les bras ouverts.
آنها ما را با آغوش باز پذیرفتند.
03
آزاداندیش, دارای فکر باز
مثالها
Il est très ouvert aux cultures différentes.
او نسبت به فرهنگهای مختلف بسیار باز است.
Elle a un esprit ouvert et curieux.
او ذهنی باز و کنجکاو دارد.
04
در دسترس, قابل دسترسی
مثالها
Ce service est ouvert aux étudiants étrangers.
این خدمات به دانشجویان خارجی باز است.
L' information est maintenant ouverte en ligne.
اطلاعات اکنون باز آنلاین است.
05
باز (شیر آب، گاز و...), روشن
مثالها
Le robinet est resté ouvert toute la nuit.
شیر تمام شب باز ماند.
Attention, le gaz est encore ouvert !
مراقب باشید، گاز هنوز باز است!
06
روراست, صادق
مثالها
C' est un homme ouvert et sincère.
او یک مرد باز و صادق است.
Elle a toujours été très ouverte avec moi.
او همیشه با من بسیار رک بوده است.
07
آشکارا, علنی، صریح
مثالها
Il a fait une critique ouverte de la décision.
او یک انتقاد آشکار از تصمیم ارائه داد.
C' est une attaque ouverte contre le gouvernement.
این یک حمله آشکار به دولت است.
08
ناتمام, معلق
مثالها
Le dossier est encore ouvert.
پرونده هنوز باز است.
Cette enquête reste ouverte.
این تحقیق باز باقی میماند.
09
همگانی, عمومی
مثالها
Le concert est ouvert au public.
کنسرت برای عموم باز است.
Ce débat est ouvert à tous les citoyens.
این مناظره برای همه شهروندان باز است.



























