جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
subir
01
بالا رفتن, صعود کردن
مثالها
Subió la montaña con mucho esfuerzo.
او با تلاش زیاد به کوه صعود کرد.
Subieron las escaleras rápidamente.
آنها به سرعت از پلهها بالا رفتند.
1.1
بالا آمدن
مثالها
El sol sube por la mañana.
خورشید صبحها طلوع میکند.
El humo sube desde la chimenea.
دود از دودکش بالا میرود.
02
افزایش دادن, زیاد کردن
مثالها
Subieron el precio del boleto.
آنها قیمت بلیط را افزایش دادند.
Subieron el volumen de la música.
آنها صدای موسیقی را بالا بردند.
2.1
زیاد شدن, افزایش یافتن
Intransitive
مثالها
La temperatura va a subir mañana.
فردا دما بالا خواهد رفت.
El precio del pan ha subido mucho.
قیمت نان خیلی بالا رفته است.
03
بالا بردن
مثالها
Subió la caja al estante superior.
او جعبه را به قفسه بالایی بالا برد.
Subió la maleta al portaequipajes.
او چمدان را روی قفسه بار بالا برد.
04
سوار شدن
مثالها
Subió al coche rápidamente porque llovía.
بالا رفتن به ماشین به سرعت چون باران میبارید.
Los pasajeros pueden subir por las puertas delanteras.
مسافران میتوانند از درهای جلو سوار شوند.
05
افزایش
مثالها
Decidí subir la apuesta para presionar a mis oponentes.
من تصمیم گرفتم برای تحت فشار قرار دادن حریفانم، شرط را بالا ببرم.
Él subió tanto que todos los demás se retiraron.
او آنقدر بالا برد که همه دیگران کنار کشیدند.



























