جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
pousser
01
هل دادن
مثالها
Il a poussé la porte pour entrer.
او در را هل داد تا وارد شود.
Elle a poussé la table contre le mur.
او میز را به دیوار هل داد.
02
ترغیب کردن, واداشتن
مثالها
Elle m' a poussé à poursuivre mes études.
او مرا به ادامه تحصیلم واداشت.
Qu' est -ce qui t' a poussé à changer de travail ?
چه چیزی شما را به تغییر شغل واداشت؟
03
زیاد کردن (شوفاژ، آتش و...)
مثالها
Tu peux pousser le chauffage ? Il fait froid ici.
میتوانی گرمایش را بالا ببری؟ اینجا سرد است.
Il a poussé le feu pour faire bouillir l' eau plus vite.
او آتش را افزود تا آب سریعتر بجوشد.
04
(جیغ، فریاد و...) زدن, (آه) کشیدن، (ناله) کردن
مثالها
Elle a poussé un cri de surprise.
او فریاد تعجب سر داد.
L' enfant a poussé un hurlement en tombant.
کودک هنگام افتادن فریادی سر داد.
05
رشد کردن, روییدن، (دندان) بیرون آمدن
مثالها
Les fleurs commencent à pousser au printemps.
گلها در بهار شروع به روییدن میکنند.
L' herbe pousse très vite après la pluie.
چمن پس از باران بسیار سریع میروید.
06
جا باز کردن, تکان خوردن
مثالها
Peux -tu te pousser un peu ? Je n' ai pas de place.
میتوانی کمی جابهجا شوی؟ من جا ندارم.
Il s' est poussé pour laisser passer la dame.
او خود را هل داد تا به خانم اجازه عبور دهد.
07
ادامه دادن (مسیر، راه و...), پیش رفتن
مثالها
Nous avons poussé jusqu' au sommet malgré la fatigue.
ما ادامه دادیم تا قله علیرغم خستگی.
Ils ont poussé leur marche jusqu' au village suivant.
آنها پیادهروی خود را تا روستای بعدی ادامه دادند.
08
دیگران را کنار زدن تا به جایگاهی رسیدن
مثالها
Il s' est poussé dans l' entreprise jusqu' à un poste de direction.
او خود را به جلو راند در شرکت تا یک موقعیت مدیریتی.
Certains n' hésitent pas à se pousser pour obtenir ce qu' ils veulent.
برخی برای به دست آوردن آنچه میخواهند از هل دادن خود دریغ نمیکنند.



























