جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le décalage
[gender: masculine]
01
اختلاف زمانی, اختلاف ساعت
مثالها
Le décalage entre Paris et New York est de six heures.
اختلاف زمانی بین پاریس و نیویورک شش ساعت است.
Il souffre souvent du décalage lorsqu' il voyage en Asie.
او اغلب از جتلگ رنج میبرد وقتی به آسیا سفر میکند.
02
جابجایی, تغییر مکان
مثالها
Le décalage des meubles a changé l' apparence de la pièce.
جابجایی مبلمان ظاهر اتاق را تغییر داد.
Il y a eu un décalage dans le planning des travaux.
یک تغییر در برنامهریزی کارها رخ داد.
03
مغایرت, تفاوت
مثالها
Il y a un décalage entre les chiffres et les rapports officiels.
بین ارقام و گزارشهای رسمی اختلاف وجود دارد.
Le décalage entre ses paroles et ses actions est surprenant.
اختلاف بین سخنان و اعمال او شگفتانگیز است.



























