جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
gauche
01
چپ
مثالها
Mon appartement est sur le côté gauche de la rue.
آپارتمان من در سمت چپ خیابان است.
L' image apparaît dans le coin gauche de l' écran.
تصویر در گوشه چپ صفحه نمایش ظاهر میشود.
02
چپگرا, چپ
مثالها
Ce journal représente la voix gauche en France.
این روزنامه نماینده صدای چپ در فرانسه است.
Les syndicats gauches organisent une manifestation.
اتحادیههای چپگرا در حال سازماندهی یک تظاهرات هستند.
03
دست و پا چلفتی, بیدست و پا
مثالها
Il est si gauche qu' il renverse toujours son verre.
او آنقدر دست و پا چلفتی است که همیشه لیوانش را واژگون میکند.
Ses gestes gauches trahissaient sa nervosité.
حرکات دست و پا چلفتی او عصبی بودنش را لو میداد.
La gauche
[gender: feminine]
01
سمت چپ, دست چپ
مثالها
Regarde sur ta gauche !
به چپ خود نگاه کن!
L' épicerie est sur la gauche après le feu.
سوپرمارکت در چپ بعد از چراغ راهنمایی قرار دارد.



























