جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La suite
[gender: feminine]
01
مجموعه, سلسله، زنجیره
مثالها
La suite des nombres commence par un, deux, trois.
دنباله اعداد با یک، دو، سه شروع میشود.
Elle a acheté la suite de livres de son auteur préféré.
او مجموعه کتابهای نویسنده مورد علاقهاش را خرید.
02
نتیجه, عاقبت، سرانجام
مثالها
La suite de ses efforts a été une promotion.
نتیجه تلاشهای او یک ارتقاء بود.
Nous verrons la suite de cette décision.
ما نتیجه این تصمیم را خواهیم دید.
03
انسجام
مثالها
La suite des idées dans son discours est remarquable.
انسجام ایدهها در سخنرانی او قابل توجه است.
Il faut respecter la suite logique du texte.
باید به پیوستگی منطقی متن احترام گذاشت.
04
کلکسیون, مجموعه
مثالها
Elle possède une suite de timbres rares.
او صاحب یک مجموعه از تمبرهای نادر است.
Le musée expose une suite de tableaux impressionnistes.
موزه یک سری از نقاشیهای امپرسیونیستی را به نمایش میگذارد.
05
دست (ورق)
مثالها
Il a une suite de cartes rouges.
او یک دسته از کارتهای قرمز دارد.
La suite de trèfles est complète dans ce jeu.
سری خاج در این بازی کامل است.
06
بقیه, ادامه، دنبال
مثالها
La suite du film sera diffusée demain.
ادامه فیلم فردا پخش خواهد شد.
Elle a lu la suite du roman hier soir.
او ادامه رمان را دیشب خواند.
07
سوئیت, آپارتمان، اتاق هتل
مثالها
Nous avons réservé la suite pour notre lune de miel.
ما سوئیت را برای ماه عسلمان رزرو کردیم.
La suite de l' hôtel dispose d' un grand salon et d' une chambre séparée.
سوئیت هتل دارای یک سالن بزرگ و یک اتاق خواب جداگانه است.
08
محافظان, نگهبانان، اسکورت
مثالها
Le président est arrivé avec sa suite.
رئیسجمهور با ملازمان خود وارد شد.
La reine était entourée de sa suite lors de la cérémonie.
ملکه در طول مراسم توسط ملازمانش احاطه شده بود.
09
قطعه موسیقی, سوئیت (مربوط به ارکستر)
مثالها
La suite de Bach est très célèbre.
سوئیت باخ بسیار مشهور است.
Elle a joué la suite pour piano.
او سوئیت را برای پیانو نواخت.



























