جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
ausmachen
01
خاموش کردن
مثالها
Ich mache das Licht aus.
خاموش کردن چراغ.
Kannst du bitte den Fernseher ausmachen?
میشه لطفاً تلویزیون رو خاموش کنی ؟
02
توافق کردن, هماهنگ کردن
مثالها
Wir haben ein Treffen ausgemacht.
ما یک جلسه ترتیب دادیم.
Ich mache mit ihm einen Termin aus.
من با او یک قرار ملاقات میگذارم.
03
اذیت کردن, اهمیت داشتن، ناراحت شدن، عیبی داشتن
مثالها
Kälte macht ihm sehr viel aus.
سرما او را بسیار آزار میدهد.
Mir macht es nichts aus, früh aufzustehen.
برای من مزاحمتی ندارد که زود بیدار شوم.
04
تشخیص دادن, شناسایی کردن
مثالها
Sie konnte seine Stimme sofort ausmachen.
او میتوانست فوراً صدایش را تشخیص دهد.
Wir machen ein Geräusch im Wald aus.
ما یک صدا را در جنگل تشخیص میدهیم.
05
تصمیمگیری کردن
مثالها
Wir haben ausgemacht, dass wir fahren.
ما توافق کردیم که برویم.
Sie machen aus, wann sie sich treffen.
آنها تصمیم میگیرند که چه زمانی ملاقات کنند.
06
بالغ بودن, بودن، شامل شدن
مثالها
Das macht 20 Euro aus.
این میشود 20 یورو.
Die Miete macht die Hälfte meines Gehalts aus.
اجاره تشکیل میدهد نیمی از حقوق من را.



























