جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
soustraire
01
کم کردن, کسر کردن، تفریق کردن
مثالها
Soustrais 5 de ce nombre.
5 را از این عدد کم کن.
J' ai soustrait les dépenses du revenu total.
من هزینهها را از درآمد کل کم کردم.
02
از چنگ (کسی) درآوردن, ربودن، سرقت کردن
مثالها
Les voleurs ont soustrait les tableaux du musée.
دزدها تابلوها را از موزه دزدیدند.
Il a soustrait des documents confidentiels aux archives.
او اسناد محرمانه را از آرشیو به سرقت برد.
03
خلاص کردن, نجات دادن
مثالها
Les secours ont soustrait les victimes des décombres.
نجاتدهندگان قربانیان را از زیر آوار خارج کردند.
Elle a soustrait l' enfant à ce milieu violent.
او کودک را از این محیط خشن دور کرد.
04
خود را خلاص کردن, خود را نجات دادن
مثالها
Il cherche à se soustraire à ses responsabilités.
او سعی میکند از مسئولیتهایش فرار کند.
Le suspect a tenté de se soustraire à l' arrestation.
مظنون سعی کرد از دستگیری اجتناب کند.



























