جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
refuser
01
نپذیرفتن, رد کردن، خودداری کردن، امتناع کردن
مثالها
Il a refusé l' invitation à la fête.
او دعوت به مهمانی را رد کرد.
Elle refuse de parler de ce sujet.
او امتناع میکند از صحبت درباره آن موضوع.
02
از خود دریغ کردن, جلوی خود را گرفتن، رد کردن
مثالها
Elle se refuse à manger du gâteau.
او امتناع میکند از خوردن کیک.
Il se refuse à accepter ses erreurs.
او امتناع میکند از پذیرش اشتباهاتش.



























