جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
öffnen
01
باز کردن
مثالها
Ich öffne die Tür.
من در را باز میکنم.
Er öffnet das Fenster.
او پنجره را باز میکند.
02
باز شدن
مثالها
Die Tür öffnet sich langsam.
در به آرامی باز میشود.
Das Fenster öffnet sich nicht.
پنجره باز نمیشود.
03
اعتماد کردن
مثالها
Sie öffnet sich ihrer Freundin.
او به دوستش گشادهرویی میکند.
Er kann sich nicht öffnen.
او نمیتواند باز شود.



























