جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
favoriser
01
تسهیل کردن, میسر کردن، امکانپذیر ساختن
مثالها
Le gouvernement favorise les petites entreprises.
دولت از کسبوکارهای کوچک حمایت میکند.
Ce programme favorise l' insertion des jeunes sur le marché du travail.
این برنامه تسهیل میکند ورود جوانان به بازار کار را.
02
حمایت کردن (از), کمک کردن (به)
مثالها
Le climat chaud favorise la croissance des plantes.
آب و هوای گرم موجب رشد گیاهان میشود.
La pluie favorise le développement des champignons.
باران موجب رشد قارچها میشود.



























