جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le fax
[gender: masculine]
01
دورنگار, نمابر، فکس
مثالها
Envoie -moi ce contrat par fax dès que possible.
این قرارداد را در اسرع وقت از طریق فکس برای من بفرستید.
Le médecin a reçu les résultats par fax.
پزشک نتایج را از طریق فکس دریافت کرد.



























