جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
doter
01
مجهز کردن, تجهیز کردن
مثالها
L' école va doter chaque classe de tableaux interactifs.
مدرسه هر کلاس را با تختههای سفید تعاملی مجهز خواهد کرد.
L' armée a doté ses soldats de nouveaux équipements.
ارتش سربازان خود را با تجهیزات جدید مجهز کرد.
02
جهاز دادن
مثالها
Autrefois, les familles nobles devaient doter leurs filles richement.
در گذشته، خانوادههای اشرافی مجبور بودند دختران خود را بهطور غنی جهیزیهدار کنند.
Son père l' a dotée d' une somme importante pour son mariage.
پدرش او را با مبلغ قابل توجهی برای ازدواجش جهیزیه داد.
03
بهرهمند کردن, اعطا کردن (امکانات، تواناییها یا مزایا
مثالها
La nature l' a doté d' une intelligence remarquable.
طبیعت او را از هوشی قابل توجه برخوردار کرده است.
Ce programme dotera les étudiants de compétences pratiques.
این برنامه دانشآموزان را با مهارتهای عملی مجهز خواهد کرد.



























