جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
bâiller
01
خمیازه کشیدن
مثالها
Il a bâillé pendant toute la réunion.
او در تمام جلسه خمیازه کشید.
Je bâille dès que je me lève tôt.
من به محض اینکه زود بیدار شوم خمیازه میکشم.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
خمیازه کشیدن