جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
bâtir
01
ساختن, بنا کردن
مثالها
Ils bâtissent une maison au bord de la rivière.
آنها میسازند یک خانه در کنار رودخانه.
Elle a bâti une carrière solide dans la médecine.
او یک حرفهی محکم در پزشکی ساخت.
02
پایهریزی کردن, به وجود آوردن
مثالها
Ils veulent bâtir une amitié durable.
آنها میخواهند یک دوستی پایدار بسازند.
Elle a bâti sa réputation sur le travail honnête.
او اعتبار خود را بر اساس کار صادقانه بنا کرد.



























