جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
brawny
مثالها
The brawny construction worker effortlessly lifted heavy beams and carried them across the site.
کارگر ساختمانی قوی هیکل به راحتی تیرهای سنگین را بلند کرد و آنها را در سراسر سایت حمل کرد.
His brawny arms and broad shoulders hinted at the physical strength he possessed.
بازوهای قوی و شانههای پهن او به قدرت فیزیکی که داشت اشاره میکرد.



























