جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
verser
01
ریختن
مثالها
Elle verse du lait dans son café.
او شیر را در قهوهاش میریزد.
Attention à ne pas verser l' eau chaude!
مراقب باشید که آب داغ را نریزید.
02
واریز کردن
مثالها
Je dois verser l' argent sur ton compte.
من باید پول را به حساب شما واریز کنم.
L' entreprise verse les salaires le 5 du mois.
شرکت حقوقها را در پنجم ماه پرداخت میکند.
03
انتصاب کردن, گماشتن
مثالها
Le soldat a été versé dans une nouvelle unité.
سرباز به یک واحد جدید منتقل شد.
On va verser ces employés au service comptabilité.
ما این کارمندان را به خدمات حسابداری منتقل خواهیم کرد.
04
چپه شدن, واژگون شدن
مثالها
La voiture a versé dans le virage.
ماشین در پیچ واژگون شد.
Le camion a failli verser à cause du vent.
کامیون تقریباً به دلیل باد واژگون شد.



























