جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
repousser
01
به تعویق انداختن, به بعد موکول کردن
مثالها
Nous devons repousser la réunion à la semaine prochaine.
ما باید جلسه را به هفته آینده به تعویق بیندازیم.
Le lancement du produit a été repoussé à mars.
راهاندازی محصول به مارس به تعویق افتاده است.
02
رد کردن, نپذیرفتن
مثالها
Elle a repoussé sa demande en mariage avec tact.
او با ظرافت درخواست ازدواج او را رد کرد.
Le comité a repoussé notre projet sans explication.
کمیته بدون توضیح پروژه ما را رد کرد.
03
دوباره رشد کردن
مثالها
Les cheveux repoussent après une coupe.
موها پس از کوتاهی دوباره رشد میکنند.
L' herbe a repoussé rapidement après la pluie.
چمن پس از باران به سرعت دوباره رویید.



























