جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
frêle
01
نحیف, ضعیف، شکننده
مثالها
Le vieil escalier en bois est si frêle qu' il craque à chaque pas.
پلکان چوبی قدیمی آنقدر شکننده است که با هر قدم صدای جیرجیر میدهد.
Les vitraux frêles de l' église médiévale ont survécu huit siècles.
شیشههای رنگی شکننده کلیسای قرون وسطی هشت قرن زنده ماندند.
02
ظریف
مثالها
Le vieil homme frêle marchait avec une canne.
مرد پیر شکننده با عصا راه میرفت.
Ses bras frêles tremblaient en portant le sac.
بازوهای ضعیف او در حین حمل کیف میلرزید.
03
اندک (ادبی)
مثالها
De frêles espérances subsistaient après la catastrophe.
امیدهای شکننده پس از فاجعه باقی ماندند.
Leur amour frêle ne résista pas à l' épreuve du temps.
عشق شکننده آنها در برابر آزمون زمان تاب نیاورد.



























