جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
salir
[past form: salí][present form: salgo]
01
بیرون رفتن, خارج شدن
مثالها
Ella siempre sale temprano del trabajo.
او همیشه زود از کار خارج میشود.
Nosotros salimos a caminar después de cenar.
ما بعد از شام برای پیادهروی بیرون میرویم.
02
تغییر مسیر دادن, خارج شدن (از مسیر)
مثالها
El coche se salió de la carretera por la lluvia.
ماشین به دلیل باران از جاده خارج شد.
El balón se salió del campo y paró en la calle.
توپ از زمین خارج شد و در خیابان متوقف شد.
03
رفتن, ترک کردن محل
مثالها
El tren sale a las ocho.
قطار ساعت هشت حرکت میکند.
Tenemos que salir ahora si queremos llegar a tiempo.
اگر میخواهیم به موقع برسیم، باید همین حالا بیرون برویم.
04
قرار گذاشتن
مثالها
Ella sale con su compañero de trabajo.
او با همکارش دوستی میکند.
Empezaron a salir hace un mes.
آنها یک ماه پیش شروع به دورهمی کردند.
05
ترک کردن (مکان)
مثالها
Me salí de la reunión antes de que terminara.
من قبل از پایان جلسه خارج شدم.
Nos salimos del grupo porque no estábamos de acuerdo.
ما از گروه خارج شدیم چون موافق نبودیم.



























