جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
dog-tired
مثالها
After working a double shift, he came home feeling dog-tired and collapsed on the couch.
بعد از کار کردن در شیفت دوگانه، او به خانه آمد و احساس خستگی مفرط کرد و روی مبل افتاد.
She was dog-tired from chasing after her energetic kids all day.
او از تعقیب بچههای پرانرژیاش تمام روز خسته بود.



























