جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
affordably
01
مقرون به صرفه, با قیمت مناسب
within one's financial means
مثالها
The clinic provides medical care affordably to low-income families.
کلینیک مراقبتهای پزشکی را با قیمت مناسب به خانوادههای کمدرآمد ارائه میدهد.
They managed to travel affordably by booking in advance.
آنها توانستند با رزرو زودهنگام مقرونبهصرفه سفر کنند.
درخت واژگانی
affordably
affordable
afford



























