جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
exposé
01
به نمایش گذاشتهشده, در معرض نمایش قرارگرفته
مثالها
Ces photos sont exposées dans la galerie.
این عکسها در گالری نمایش داده میشوند.
Les produits exposés en vitrine attirent les clients.
محصولات نمایشدادهشده در ویترین مشتریان را جذب میکنند.
02
متمایل, در جهت، به سوی
مثالها
Notre appartement est exposé au sud.
آپارتمان ما به سمت جنوب قرار دارد.
Les fenêtres exposées à l' est captent le soleil du matin.
پنجرههای روبهرو با شرق آفتاب صبح را میگیرند.
03
در معرض خطر, در خطر
مثالها
Les enfants exposés à la violence ont besoin de protection.
کودکانی که در معرض خشونت قرار گرفتهاند به حفاظت نیاز دارند.
Cette région est exposée aux tremblements de terre.
این منطقه در معرض زلزلهها قرار دارد.
L'exposé
[gender: masculine]
01
ارائه, کنفرانس
مثالها
J' ai un exposé de 10 minutes sur Molière à préparer.
من یک exposé 10 دقیقهای درباره مولیر دارم که باید آماده کنم.
Son exposé PowerPoint était très professionnel.
ارائه پاورپوینت او بسیار حرفهای بود.
02
گزارش, شرح، مقاله
مثالها
Ce journal a publié un exposé sur la corruption municipale.
این روزنامه یک exposé درباره فساد شهرداری منتشر کرد.
L' exposé révélait des pratiques illégales.
مقاله تحقیقی شیوههای غیرقانونی را آشکار میکرد.



























