جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
déplaire
01
ناراحت کردن, دلخور کردن
مثالها
Son attitude a commencé à déplaire à ses collègues.
نگرش او شروع به ناخوشایند کردن همکارانش کرد.
Ce comportement peut déplaire à beaucoup de gens.
این رفتار ممکن است ناراحتکننده باشد برای بسیاری از مردم.
02
دوست نداشتن, خوش نیامدن (از)، بد آمدن (از)
مثالها
Cette musique déplaît à beaucoup de personnes.
این موسیقی برای بسیاری از افراد خوشایند نیست.
Il déplaît à ses voisins à cause du bruit.
او به خاطر سر و صدا خوشایند همسایگانش نیست.



























