جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
clanging
01
صدایی شبیه برخورد با دو جسم فلزی بهم را دادن
having a loud, sharp, and resonant sound, often characterized by the collision or striking of metal objects
مثالها
The clanging of construction equipment reverberated through the construction site.
صدای جرنگ جرنگ تجهیزات ساختمانی در محل ساخت و ساز طنین انداز شد.
The metal gates swung shut with a loud clanging noise, echoing in the empty alley.
دروازههای فلزی با صدای بلند و رسا بسته شدند، که در کوچه خالی پیچید.
درخت واژگانی
clanging
clang
