جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
woefully
01
به طرز غمگینی, با اندوه عمیق
with deep sadness and sorrow
مثالها
She looked woefully at the damaged artwork, realizing it could n't be restored.
او با اندوه به اثر هنری آسیب دیده نگاه کرد، متوجه شد که نمیتوان آن را بازسازی کرد.
He sighed woefully as he recounted the missed opportunities in his career.
او با اندوه آه کشید در حالی که فرصت های از دست رفته در حرفه اش را بازگو می کرد.
02
به طرز تأسفباری, متأسفانه
in a manner that is extremely poor or unfortunate
مثالها
The performance fell woefully short of expectations, disappointing the audience.
اجرا به طرز تأسفباری کمتر از انتظارات بود و مخاطبان را ناامید کرد.
The project was woefully behind schedule, causing concerns among the team.
پروژه به طرز تأسفباری از برنامه عقب بود، که باعث نگرانی در تیم شد.
درخت واژگانی
woefully
woeful
woe



























