جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
unfeigned
مثالها
His unfeigned appreciation for the thoughtful gift was evident in his heartfelt thank you.
قدردانی بیریا او از هدیهٔ توجهبرانگیز در تشکر صمیمانهاش آشکار بود.
The performer 's unfeigned passion for music shone through in every note of the soulful melody.
اشتیاق صادقانه اجرا کننده به موسیقی در هر نت از ملودی پراحساس می درخشید.
درخت واژگانی
unfeignedly
unfeigned
feigned
feign



























