جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
unaided
01
بدون کمک, به تنهایی
performed or accomplished without help
مثالها
The climber reached the summit unaided, relying solely on his own skills and strength.
کوهنورد بدون کمک به قله رسید، فقط به مهارتها و قدرت خود متکی بود.
She completed the entire marathon unaided, without any external support.
او تمام ماراتن را بدون کمک، بدون هیچ گونه حمایت خارجی به پایان رساند.
درخت واژگانی
unaided
aided
aid



























