جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
belated
مثالها
He sent a belated birthday card after missing the celebration.
او پس از از دست دادن جشن، یک کارت تولد دیررس فرستاد.
Her belated apology did little to mend their strained relationship.
عذرخواهی دیررس او کمکی به بهبود رابطه پرتنششان نکرد.
درخت واژگانی
belatedly
belated



























