جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Setback
مثالها
The unexpected financial setback forced them to postpone their expansion plans.
مانع مالی غیرمنتظره آنها را مجبور کرد برنامههای توسعه خود را به تعویق بیندازند.
Despite facing a setback in the initial stages, the project eventually succeeded.
علیرغم مواجهه با یک مانع در مراحل اولیه، پروژه در نهایت موفق شد.
درخت واژگانی
setback
set
back



























