جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to resole
مثالها
He decided to resole his favorite boots instead of buying a new pair.
او تصمیم گرفت به جای خرید یک جفت جدید، کف کفش مورد علاقه اش را تعویض کند.
The cobbler offered to resole the shoes with durable rubber for better traction.
کفاش پیشنهاد داد که کفشها را با لاستیک بادوام تعویض کف کند تا کشش بهتری داشته باشد.
درخت واژگانی
resole
sole



























